جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
بررسی تطبیقی مبحث صفات الهی از منظر علامه طباطبایی و ابومنصور ماتریدی
نویسنده:
حیات الله ناطقی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسي مسأله عصمت پیامبران از دیدگاه علّامه طباطبائي در تفسیر المیزان و امام فخر رازي در تفسیر کبیر
نویسنده:
ابوالفضل فلّاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پیامبران الهی از هر نوع پلیدی و آلودگی از قبیل شرک، کفر، فساد و تباهی هم در محورهای اعتقادي، تبلیغی و هم در محورهای صدور احکام و فتاوی و افعال منزّه و در واقع از ارتکاب به معاصی کبیره و صغیره عمدی و سهوی در تمام دوران عمر خویش به اعتقاد اکثرّیت شیعیان و همچنين از زمان نبوّت به اعتقاد اشاعره معصومند. مقوله عصمت انبیاء اگرچه در مباحث اعتقادی و کلامی دارای قدمتی دیرینه می باشد، امّا همیشه یکی از مهم ترین و شبهه‌دارترین و گفتگو انگیز ترین مباحث کلام اسلامی در بین متکلّمان و مفسّرین مسلمان است لذا در این پژوهش در پنج فصل به بررسی عصمت انبیاء در نگاه علامه طباطبائی و فخر رازی و مقایسه دیدگاه های دو مفسّر بزرگ شیعی و اشاعره پرداخته شده است. در فصل اوّل: شامل کلّیاتی در مقوله عصمت « تعریف مسأله، اهمیّت و جایگاه، پیشینه عصمت، طرح سؤالات اصلی و فرعی، حدود، فرضیات، اهداف و روش پژوهش مطرح گردیده است. در فصل دوم: مباني نظري تحقيق شامل زندگي نامه علّامه طباطبائي و فخر رازي، ادبيات تحقيق شامل واژه شناسي عصمت، معنای لغوی و اصطلاحی عصمت، عصمت در قرآن کریم، عصمت از دیدگاه شیعه، اشاعره و معتزله و علی الخصوص عصمت در نگاه فخر و علامه، بررسی واژه نبّي و نبوّت در لغت، قرآن و اصطلاح، تفاوتهای رسول و نبّی و دیدگاه فخر و علّامه درباره‌ي رسول و نبی ودر پایان فصل، مقایسه دیدگاه فخر و علّامه لحاظ گردیده است. در فصل سوّم : منشأ و مراتب عصمت از ديدگاه علّامه و فخر رازی عنوان شده و در این خصوص مباحث مسأله لطف و وجوب لطف در دیدگاه مفسّرین و متکلّمین اسلامی و در نزد علّامه و فخر رازی، بررسی رابطه عصمت با لطف الهی، مسأله منشأ عصمت و بررسی چهار دیدگاه مطرح شده درباره منشأ عصمت انبیاء، رابطه عصمت با علم، رابطه عصمت با اختیار، مراتب عصمت، مسأله گناه و اقسام آن، دیدگاه علّامه و فخر درباره گناه، مراتب عصمت در نزد علّامه و فخر در نهایت مقایسه آراء علّامه و فخر در خصوص منشأ و مراتب عصمت آورده شده است. در فصل چهارم : دلائل ضرورت (لزوم) عصمت انبیاء در نزد علّامه طباطبائی و سپس امام فخر رازی با استناد به آیات قرآن کریم آورده شده و در پایان فصل مقایسه ای بین دو دیدگاه مطرح گردیده است.و در فصل پایانی (فصل پنجم): برای بررسی مهمترین مسأله یعنی دیدگاه علّامه و فخر در خصوص آیات موهم (شک برانگيز) صدور گناه و خطا از أنبیاء مسائلي همچون شبهات عصمت قبل از بعثت و شبهات وارد بر اعتقاد، تبليغ، احکام و فتاوی و افعال پیامبر در بعد از بعثت و سپس شبهات مربوط به سایر أنبیاء در بعد اعتقاد،تبليغ، احکام و افعال آنان از نگاه علّامه و سپس از منظر فخر رازی همراه با پاسخ های آن دو شخصیت و مفسّر بزرگ مطرح و در پایان مقایسه ای بین دو دیدگاه علّامه و فخر در خصوص نگاه و پاسخ آن ها به شبهات وارد بر عصمت أنبياءانجام گرديد. و در نهايت در مبحث نتيجه گيري با نگاه و بررسی در دیدگاههای علّامه و فخر در خصوص عصمت، مراتب و منشأ عصمت، لزوم و ضرورت آن و آیات شبهه دار وارد بر عصمت أنبیاء(ع)، نظر نگارنده نیز در خصوص تأیید و یا ردّ دیدگاه های مذکور، مطرح گردید.
بررسی و نقد فلسفی آراء فخر رازی و علامه طباطبایی در خصوص آیات مربوط به اهل بیت (ع) در تفاسیر کبیر و المیزان
نویسنده:
مرضیه داستانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان «بررسی و نقد فلسفی آراء فخررازی و علامه طباطبایی در خصوص آیات مربوط به اهل بیت (ع) در تفاسیر کبیر و المیزان» به منظور تبیین و تشریح نظرات دو مفسر برجسته شیعه و اهل سنت، علامه طباطبایی و فخر رازی پیرامون آیات مربوط به اهل بیت(ع) تدوین شده است.میان تفاسیر شیعه و اهل سنت بخصوص در امور مربوط به اهل بیت(ع) بویژه مبحث ولایت اختلافاتی وجود دارد، از این دست تفاسیر می توان به المیزان و کبیر اشاره کرد، برای بررسی این موارد اختلاف، توضیح و تبیین مصداق اهل بیت(ع) در تفاسیر المیزان و کبیر ضروری به نظر می رسد.علامه طباطبایی اهل بیت(ع) را همان پنج تن آل عبا و ائمه معصوم از ذریه امام علی (ع) می داند ولی فخر رازی تنها پنج تن اصحاب کساء و زنان پیامبر(ص) را مصداق اهل بیت می داند.علامه طباطبایی بالغ بر چهل آیه را به اهل بیت (ع) استناد می دهد که از جمله آن ها می توان به آیات شریفه تطهیر، مباهله، اکمال، ولایت، تبلیغ، مودت، آیه ششم سوره حمد و... اشاره نمود.اما فخر رازی نه تنها به این گستردگی و توسع مصداق آیات را اهل بیت(ع) به معنای مشهور آن ندانسته است بلکه در مواردی هم که دلالت آیات با نصوص قطعی شیعه و اهل سنت در مورد اهل بیت(ع) آشکار است سعی در مبهم گویی و پرده افکنی داشته است از جمله آیات شریفه ولایت، اکمال، آیه یکم سوره کوثر، آیه 119 سوره توبه، آیه 8 سوره تکاثر و...
تفاوت‌های مبانی فلسفی- کلامی فخر رازی و علامه طباطبایی در تفسیر آیات مربوط به علم الهی و پیامدهای آن
نویسنده:
سعیدرضا مشگینه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان‌نامه به دنبال شناخت مبانی فلسفی- کلامی فخر رازی و علامه طباطبایی در تفسیر آیات مربوط به علم الهی و تأثیر این مبانی در برداشت آنها از آیات مربوط به علم الهی است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی و اسنادی با تکیه بر تحلیل محتواست.علامه طباطبایی علم را «حصول امر مجرد از ماده برای امر مجرد» می‌داند. ‍‌او علم را به دو قسم حضوری و حصولی تقسیم می-کند. در علم حضوری، وجود معلوم نزد عالم حاضر است، و عالم بدون واسطه، معلوم را ادراک می‌کند. در علم حصولی صورت علمی معلوم مادی نزد عالم حاضر است. صورت علمی وجودی مجرد از ماده است که نسبت به معلوم مادی، قوی‌تر از آن و واجد همه‌ی کمالات آن و مبدأ فاعلی آن است. عالم معلوم مادی را به واسطه‌ی این صورت علمی مجرد درک می‌کند، اما خود صورت علمی به علم حضوری برای عالم معلوم است. علم حصولی مختص به نفس، و علم مجردات تام فقط علم حضوری است.از نظر فخر رازی علم عبارت است از نسبت و اضافه‌ی مخصوصی که در هنگام مقابل هم قرار گرفتن عالم و معلوم بین آنها ایجاد می‌شود. ملاصدرا و حکمای دیگری بر این نظر او اشکالاتی وارد کرده‌اند. در کلمات فخر رازی تقسیم علم به حضوری و حصولی دیده نمی‌شود. البته در اکثر مواردی که سخن از علم به میان می‌آورد، و حتی در بحث علم خداوند، کلمات او با علم حصولی می‌سازد.علامه طباطبایی سه علم برای خداوند اثبات می‌کند. یکی علم واجب تعالی به ذات خودش است که این علم در مرتبه ذات او و عین ذات اوست. دیگری علم واجب تعالی به دیگر موجودات در مرتبه‌ی ذات اوست. این علم که آن را اصطلاحا «علم پیش از آفرینش» می‌نامند، علمی است اجمالی در عین کشف تفصیلی. علم سوم علم خداوند به سایر موجودات در مرتبه‌ی ذات آنهاست. این علم که «علم پس از آفرینش» است، بیرون از ذات خداوند است. او علم خدا را به هر نحو که تصور شود علم حضوری می‌داند.فخر رازی در آثار خود از دو علم, به عنوان علم خداوند سخن به میان آورده است: یکی علم او به خودش و دیگری علم او به مخلوقات. او خصوصا در مورد علم خداوند به مخلوقات، و در مقام تصدیق، از ادله‌ی متعدد کلامی و فلسفی استفاده نموده است. درعین حال در مقام تصور، توضیحی درباره‌ی چگونگی آن نداده است، و حتی به حضوری یا حصولی بودن این علم هم اشاره-ای نمی‌کند. از طرف دیگر او اشکالات متعددی بر علم واجب تعالی مطرح کرده، و درصدد پاسخ‌گویی به آنها برآمده است.از مسائل مهم در تفسیر آیات مربوط به علم الهی مسئله‌ی علم خداوند به حوادث زمانی است، که در آیاتی از قرآن به علم خدا پس از حادث شدن حوادث اشاره می‌کند. برخی این آیات را دلیلی بر عدم علم خدا به حوادث، قبل از حادث شدن آنها می-دانند. اما علامه طباطبایی این علم را علم فعلی که همان ظهور شیء و حضور آن با وجود خاصش نزد خداست، تفسیر می‌کند، و آن را علمی غیر از علم ذاتی خدا به اشیا می‌داند. فخر رازی هم این علم خدا را به معنای ظهور علم ازلی او می‌گیرد. می‌توان این معنا را به معنایی که علامه کرد برگرداند.فخر رازی آیاتی مثل آیه‌ی 89 اعراف که بر عمومیت داشتن علم خدا به هم چیز اشاره دارد، دلیلی می‌داند بر این که خدای تعالی در ازل به همه‌ی اشیا عالم بوده است، و با توجه به این که تغییر معلومات خدای تعالی را محال می‌داند، بیان می-کند که باید احکام ثبت، و قلم‌ها خشک شده باشد، و سعید کسی است که در علم خدا سعید باشد، و شقی هم کسی است که در علم خدا شقی باشد. این کلام او ظهور در اعتقاد او به جبر دارد.علامه طباطبایی این استدلال را مخدوش می‌داند, و معتقد است دلیل این اشتباه این است که گمان کرده‌اند علم خداوند هم مانند ما علم حصولی است، در حالی که علم او حضوری است. گذشته از این، آنها توجه ندارند که اگر علم ازلی خدا به فعل انسان تعلق گرفته است، تمام خصوصیات این فعل مشمول علم خداست، و یکی از این خصوصیات, اختیاری بودن فعل است. در نتیجه باید فلان عمل اختیاراً از او سر بزند، نه این‌که فلان عمل از او سر بزند چه با اختیار و چه بی اختیار، زیرا اگر در چنین فرضی فلان عمل بدون اختیار از او سر بزند، در این صورت است که علم خدا جهل می‏شود.
کلام الهی از دیدگاه علامه طباطبائی و امام فخر رازی
نویسنده:
معصومه اسلام پناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی و تببین کلام الهی از دیدگاه علامه طباطبائی و امام فخر رازی و مقایسه دو دیدگاه مذکور در این خصوص بود. اهداف فرعی پژوهش عبارتند از: بررسی اهمیت و لزوم کلام الهی، حقیقی یا مجازی بودن آن، قطعیت، کیفیت، مصادیق و انواع کلام الهی (کتاب وحی و کلام، لفظی و نفسی، اعلی و اوسط و ادنی، ذاتی و فعلی، تدوینی و تکوینی بودن کلام الهی)، مقایسه کلام الهی و کلام انسان، رابطه واجب الوجود بودن خدا با کلام او، حدوث یا قدیم بودن کلام الهی و همچنین بررسی و مقایسه دیدگاه اشاعره و معتزله، براهین و ادله هر گروه در خصوص کلام الهی و همچنین بررسی صفات الهی (ثبوتیه و سلبیه) بود. کلام در عرف عبارتست از لفظی که بر اساس قرارداد دلالت بر معنای معینی می کند و متکلم آن را برای فهماندن مقصود خود به دیگران به کار می گیرد. کلام از دیدگاه علامه طباطبائی: لفظی که با دلالت وضعی بر آنچه که در اذهان انسانها هست دلالت دارد. کلام آنگونه که از ما انسانها صادر می شود هرگز از خداوند صادر نمی شود. آثار و خواص کلام یعنی دلالت بر معانی، برای خداوند ثابت است. کلام از دیدگاه امام فخر رازی: مفهومی است در ذهن متکلم، که بواسطه یکسری حروف و صداها به مخاطب خود انتقال می دهد. تمامی پیامبران بر اینکه خداوند متکلم است اتفاق نظر دارند. خداوند آمر و ناهی است، کسی که آمر و ناهی است باید متکلم باشد.
شرّ از دیدگاه امام فخر رازی و علامه طباطبائی
نویسنده:
محمدصمد پور آذر شربیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
): چکیده مسئله شرور از کهن ترین مسائل در حوزه اندیشه بشری است که نه تنها فیلسوفان را، بلکه عموم مردم را درگیر نموده و آنها را وادار به اندیشه و سوال در این باره کرده است. انسان، که هدفش، آسایش و آرامش است همواره از وجود موانع در این راه، شاکی است او با روبرو شدن با شرور، به این سوال فکر می کند که چرا باید چنین اموری وجود داشته باشند؟ اگر باوری پیدا نشود مبنی بر اینکه جهان هستی و از جمله شرور موجود در آن، آفریننده دارد، سوالش را فرو می برد؛ اما با شنیدن قول صادقان مصدَّق به این باور می رسد که برای جهان هستی، آفریننده ای هست که همه چیز را میداند و بر هر چیزی قادر بوده و بینهایت خیرخواه است. با آمدن این باور، ذهن انسان بین دو موضوع، یعنی وجود شرور و وجود خداوند رفت و آمد می کند و در تلاش است تا ارتباطی مناسب بین آن دو برقرار کرده و توجیهی معقول برای وجود شرور پیدا کند. اندیشمندان در طول تاریخ، در اینباره بحثهایی را عرضه نموده و توجیهاتی را برای وجود شرور مطرح ساخته اند؛ گاه آنرا از عرصه وجود بیرون رانده، توهم و عدمش خوانده و گاه وجود آنرا به رسمیت شناخته، دلایلی را برای موجودیت آن ذکرکرده اند. البته برخی هم آنرا قابل توجیه ندانسته وبا وجود خداوند، ناسازگار دانسته و درنتیجه، شرور را به عنوان قرینه ای برای نامحتمل شدن خداوند یا حتی برهانی بر انکارش تلقی نموده اند. فخر رازی از اندیشمندان اهل سنت و علامه طباطبائی از برجسته ترین متفکران شیعه، هردو با الهام از حقایق قرآنی و اسلامی، و با استمداد از محصول تفکرات دیگر اندیشمندان، در اینباره بحثهای خوبی را ارائه داده و با بررسی ماهیت شرّ، پاسخهائی را به عنوان دلیلی بر وجود آن مطرح ساخته اند و مخالف وجود هرگونه ناسازگاری بین موضوع شرّ و وجود خداوند و دیگر آموزه های دینی هستند
افزایش و کاهش ایمان از دیدگاه علامه طباطبایی و امام فخر رازی
نویسنده:
عباس الهی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
هدایت و ضلالت از دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی
نویسنده:
صدیقه عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ما دراین پژوهش به بررسی نظرات علامه و فخررازی در زمینه هدایت و ضلالت می‌پردازیم. و در ابتدا نظر فخررازی بحث لغوی نسبتا مفصلی در زمینه هدایت و ضلالت بیان می‌کند و سپس در زمینه فاعلیت هدایت به بحث می‌پردازد و بیان می‌کندکه فاعل و خالق هدایت و ضلالت خداست و انسان برای انجام افعال خود نیاز به داعی دارد که خالق داعی هم خداست و انسان خالق افعال خود نیست زیرا اولا علم به جزئیات افعال خود ندارد و ثانیا موجب انقلاب در حکم خدا می‌شود و ثالثا موجب تسلسل می‌شود و رابعا موجب ترجح بلا مرجح خواهد شد و همه اینها محال است و همچنین همه چیز تحت قضا و قدر الهی است و قائل به حتمیت قضای الهی است زیرا در غیر این صورت علم خدا جهل می‌شود و قدرت خدا به عجز تبدیل می‌شود و اینها از ساحت قدس الهی بدور است و همچنین غایت هدایت را رسیدن به توحید و نبوت و قرار گرفتن در مسیر اسلام می‌داند. در فصل سوم نظرات علامه در این زمینه را مطرح می‌کنیم، وی هدایت را به معنی نشان دادن راه و رساندن به مقصود مطرح می‌نماید و ضلالت را نقطه مقابل آن و به معنی بیراهه می‌داند و سپس انواع هدایت (تکوینی،تشریعی،فطری،اصیل و...)را مطرح می‌کند و همچنین هدایت را به عنوان یکی از مباحث الهیات به معنی الاخص، هم در بحث توحید صفاتی و هم در توحید افعالی به آن می‌پردازد و هدایت را از صفات فعل الهی می‌داند و در توحید افعالی بیان می‌کند، فاعل حقیقی هدایت خداست و هدایت قضای الهی است که البته با بیان این مسئله، اختیار از انسان نفی نمی‌شود، بلکه هدایت از جهت ارتباط با خدا، امری واجب و ضروری و حتمی است و از جهت ارتباط با انسان، امری ممکن است و با ثبات انسان بر فطرت اولیه، در مسیر هدایت قرار می‌گیرد و با خروج از مسیر فطرت اولیه، گمراه می‌شود. همچنین وی علت غایی هدایت را خداوند و رسیدن به توحید و علت صوری هدایت را نفس انسان بیان می‌کند و مبدا قابلی هدایت را قلب انسان می‌داند. سپس به بیان موانع هدایت و صفات مهتدین می‌پردازیم در فصل پایانی به وجوه اشتراک اختلاف علامه و فخر رازی می‌پردازیم. وجوه اشتراک آنها عبارت است از: تعریف روشن از هدایت و ضلالت و تفکیک میان ضلالت و غی وهدایت را فعل الهی و غایت هدایت را دین و توحید و فعل انسان را قضای الهی می‌دانند. وجوه اختلاف آنها عبارت است: علا مه ضلالت را امری عدمی و فخر وجودی می‌داند علامه هدایت را نور و فخر شرح صدر را نور می‌داند علامه خدا را فاعل حقیقی هدایت و فعل انسان را ارادی ولی فخر خدا را خالق هدایت و ضلالت و فعل انسان را جبری می‌داند.
بررسی تطبیقی دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی دربارة صفات خبری
نویسنده:
محمدباقر حجتی، حمیدرضا مناقبی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از جمله مباحث کلامی در میان مفسّران، تفسیر آیاتی از قرآن کریم است که موهم صفات انسان گونه برای خداوند متعال است. مجسّمه، اشاعره، معتزله و امامیّه در این باب اختلاف نظر دارند و هر یک با استفاده از رویکرد کلامی خود، این آیات را تفسیر نموده اند. این مقاله پس از مروری کوتاه بر دیدگاه های کلامی مشهور، به تبیین نظر علاّمه طباطبائی، مفسّر بزرگ معاصر، امامیّه، در باب تنزیه خداوند از صفات انسان گونه می پرازد و آن را با دیدگاه فخر رازی، از مفسّران بزرگ اشاعره، مقایسه می نماید و نشان می دهد که چگونه هر یک دارا بودن صفات انسان گونه را منافی با تجرّد ذات خداوند متعال می دانند. با تبیین صفات خبری در آثار این دو مفسّر بزرگ، می توان به این نتیجه رسید که اعتقاد به تجسیم خداوند مورد پذیرش هیچ یک از آنها نیست. علاّمه طباطبائی معتقد است با پیروی از اهل بیت(ع) و گرفتن اصل معنا، با حذف لوازم، باید معنای نهایی و جدّی کلام خداوند در آیات شاملِ صفات خبری را پس از در نظر گرفتن تمام قرائن، از جمله آیات تنزیه و مسائل عقلی، به دست آورد، در صورتی که فخر رازی معتقد به تنزیه و تأویل است و در پاره ای موارد به تفویض گرایش پیدا کرده است.
موضوع فلسفه اولی نزد ارسطو و علامه طباطبایی
نویسنده:
علی اصغر خندان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع),
چکیده :
در میان موضوعات و رشته های مختلف فلسفه، هستی شناسی وضع خاصی دارد؛ چنان که از یک سو، برخی فیلسوفان وجود چنین موضوعی را انکار می کنند و برخی دیگر آن را اصلی ترین و بلکه تنها مساله فلسفه می دانند.نویسنده در این مقاله پس از اشاره به تاریخچه بحث از وجود در یونان باستان به نظر ارسطو در باب تقسیم بندی علوم و بیان برخی از اشکالات آن می پردازد، از جمله اینکه طبق آن تقسیم بندی باید دو شاخه امور عامه و الهیات، به عنوان علم واحدی در نظر گرفته شوند و این علم واحد موضوع واحد می خواهد. یافتن این موضوع واحد به ویژه با توجه به تشتت سخنان خود ارسطو، منشا اختلاف بسیاری از فیلسوفان شده است که به ویژه باید به پاسخ فلاسفه پیش از ابن سینا و راه حل ابن سینا و فیلسوفان متاثر از او اشاره کرد که معتقد بودند مجموع امور عامه و الهیات به معنای خاص، فلسفه اولی یا الهیات به معنای عام را تشکیل می دهد و بحث از وجود خداوند از مسایل فلسفه اولی است و نه موضوع آن.نویسنده پس از بررسی برخی از اشکالات وارد به نظر ابن سینا، به تقریر تفصیلی آرای علامه طباطبایی در باب موضوع فلسفه اولی و تحلیل ابعاد مختلف آن می پردازد و در پایان و در مقام جمع بندی، به سلسله نکاتی از جمله ضرورت تفکیک اصل متافیزیک از آثار موجود در بحث متافیزیک، ملاحظات ضروری در تعریف متافیزیکی و بیان موضوع و مسایل آن اشاره می کند.
صفحات :
از صفحه 105 تا 144
  • تعداد رکورد ها : 1494